janaan
سه شنبه 3/11/1385 - 12:43
سلا دو ست عزيز ..اميد و ارم صحت مند باشيد..بازهم با ناچيز نو شته گك حاضرم ... شاد باشيد
janaan.persianblog.ir
محمد روحانی (نجوا کاشانی )
یکشنبه 1/11/1385 - 22:52
سلامتان باد.......با نام حسين باز شد دفتر عشقروييد زخون ٍ او گل ٍ باور ٍ عشقآن سر که فراز نيزه شد شهر به شهرجانيست ازو دميده در پيکر ٍ عشق.......التماس دعا
www.golestanesheroadab.persianblog.ir
سروش سميعی
شنبه 30/10/1385 - 11:44
سلاملذت بردم.
inland.persianblog.ir
حسنا صدقی
شنبه 30/10/1385 - 8:45
با درود بسيارشعر زيبايی بودپاينده و پيروز باشيد...www.hosnaa.blogfa.com
امير خالقی
چهارشنبه 27/10/1385 - 19:26
به روزم غروب کرده در کلماتی مات دکتر عزيزراستی سلام ای به غربت غريبمن نيز حالی به تر نداشته در خانه غريبو لبخندی لک زده به لبهايی بهت زده
www.bekhon.blogfa.com
محمد حسین بهرامیان
دوشنبه 25/10/1385 - 1:10
دوست عزیز و ارزشمندم جناب بیژن بارانبا سلام و عرض ارادت و احترامدر دقایقی که گذشت از مطالب ارزشمند وبلاگ تان نهایت استفاده و لذت را بردم.برای تان آرزوی توفیق روز افزون دارم.چند روزی است سایت سارا شعر را با مصاحبه و ویژه نامه سر کار خانم شیدا محمدی بروز کرده ام.بی نهایت خوشحال خواهم شد اگر سری بزنید و مرا از نظرات ارجمند خود بهره مند سازیدبا سپاس و احتراممحمد حسین بهرامیان
sarapoem.persianblog.ir
غلامرضا رشيدي
شنبه 23/10/1385 - 15:45
ممنون از حضورت با Oh heartless robot don’t filter my web log به روز هستم
iranjoy.persianblog.ir -
writeEmail('aftabweb', 'yahoo.com')
aftabweb@yahoo.com
مهری جعفری
پنجشنبه 21/10/1385 - 15:57
سلام آقای باران.میبينم شعرهای اخير شما متفاوت شده و شايد هم بهتر است بگويم زبان خاصی پيدا کردهايد. موفق باشيد.به وبلاگ شما لينک دادهام و خوشحال میشوم نکته نظرات شما را بدانم.
www.law-lit.blogfa.com -
writeEmail('mehri_jafari', 'yahoo.com')
mehri_jafari@yahoo.com
امير خالقی
پنجشنبه 21/10/1385 - 11:35
سلام آقای دکتر/ به روزم
www.bekhon.blogfa.com
محسن کريمی
سه شنبه 19/10/1385 - 0:59
لطفن كمكم كنيد............اين هم شماره حساب من...........
www.mohsenkarimi447.blogfa.com
بيرون تر از نگاه
یکشنبه 17/10/1385 - 11:16
به روز شدمنتظر نقدتانمرسی منتظرم
ogling.myblog.ir
عالين
شنبه 16/10/1385 - 21:36
سلام نمي كنم چون سلامتي شما دست من نيستبه روز هستم و منتظر آب دهان شمابا نهايت احترام و زيركي ـ عالين
www.pirezanibaman.blogfa.com
حسين شکر بيگی
جمعه 15/10/1385 - 11:46
سلام! کار خوبی بود
sedaaa.blogfa.com
سميرا
پنجشنبه 14/10/1385 - 15:51
سلامازمطالبتون لذت بردم.بايه پست جديد به روزم ومنتظر قدمهاتونزودتر بياينچون جشن تولدهخداحافظ
www.samirap.blogfa.com
تازه های ادبی
پنجشنبه 14/10/1385 - 12:40
سلام_______تازه های ادبی با مجموعه ی هزار شعر از هزار شاعر به روز شد۞۞______یاعلی
www.ccccc.blogfa.com/ -
writeEmail('mjtb5555', 'yahoo.com')
mjtb5555@yahoo.com
حسين ديلم کتولی
چهارشنبه 13/10/1385 - 19:49
سلام ....ساديسم چيز ديگريست ...من کشف تازه ی زمينم ....به روزم سربزن ...ممنون
www.sayehayebad.blogfa.com -
writeEmail('gandolf1332', 'yahoo.com')
gandolf1332@yahoo.com
سارا
سه شنبه 12/10/1385 - 21:40
طوسیآسمان طوسیآب طوسیو منکه در سکونبه سرخی خویش مینگرم
firewithoutsmoke.persianblog.ir
امير
یکشنبه 10/10/1385 - 15:31
سلامعيد قربان مبارك.http://www.picnews.blogfa.com/
www.picnews.blogfa.com/
شباهنگ
شنبه 9/10/1385 - 4:32
سلام دوست عزيز زيبا و خواندنی می نويسی.لطف می کنی شماهم سری به من و داستانهايم بزنی
mankalme.blogfa.com -
writeEmail('shab_niyayesh', 'yahoo.com')
shab_niyayesh@yahoo.com
وحيد محمد رضاپور
جمعه 8/10/1385 - 3:13
سلامشعر خوبی بودولی حالت روايی ثابتی داشت.حس شاعرانه کم بود...من هم به روز هستم ومنتظر نقد بی تعارف شماممنون.خدا نگهدار.
www.usha.blogfa.com
اما امير
چهارشنبه 6/10/1385 - 8:54
سلام ای بر تخته ذهنم حک شده .... فراموشم نکن
www.bekhon.blogfa.com
آريا
سه شنبه 5/10/1385 - 22:50
سلام جناب باران. پس از مدت ها به سايت دلخواه و زيبای شما سری زدم و از خواندن شعری زيبا لذت بردم. خوشحالم که باز هم به سراغ دوست عزيزی چون تو آمدم. شاد و سربلند باشی.
honarpishe.blogfa.com/
يكشنبه، 22 بهمن، 1385
باران
باران
هنگامي كه
باران
بر اين كوچه هاي بسته ريزد-
تنها، در انديشه تنهايي،
بر تري برگهاي ترد؛
خموش، در انديشه خموشي،
بر خيسي برگهاي خام-
تنهاي خموش
در اين كوچه هاي بسته گذرد.
كي؟
انديشم، كي؟
ياران در اين باران
خانه، خموش، تاريك، بسته؛
صدا
صداي آنها
كه رد پايشان براين كوچه هاي بسته
محو ميشود و شسته.
¤ نوشته شده در ساعت 21:2 توسط بیژی
پيام هاي ديگران
document.write(get_cc(6218696))
پنجشنبه، 5 بهمن، 1385
بزم
بزم
رخ اسپيد خود بنموده اي تو،
زمستان، برده اي آيين زمستان!
در اين تاریك شب، تنهاي مهجور،
گهي خاموش و آرام و گه افتان.
+
من و هم
دو ديگر دوستان من
نمي بينيم ميان كاسه ي مي عكس ياريرا.
درونش آب انگور است: سرخ كمرنگ،
بمزه، تلخ و ترش و دبش.
كه همراه گزي يا لقمه اي خرما
توان شد گرم، شايد منگ.
در سواد مستي پرشور
عربده جو، باد.
گرچه در رويايمان، گاهي،
سوز بيرون- گرگ بد انديش-
پوزه كرده در شراب سرخ؛
سپس با حركت تندي، برون ميآورد سر را؛
ز پودر ميكند رنگين كماني سرخ.
(چراغ برق زرد است و
ز شب بگذشته پاسي چند.)
نه چون آن پيرزن نقلهاي دور كودكانه، تنها روز،
و هم شب،
بريسد توده ي انبوه ابر آسمان اش را-
بكرداري كه گويي تارهاي نخ
به كارگاه زمين و آسمان بسته است.
ما نه ايم مست، اي همه ابرهاي اين سامان!
بيجهت جاسوسه هاي ريز را، برف،
سوي ما داشته ايد.
+
گذشته نيمه شب را نير، پاسي چند.
هوا مهتابي و آرام
فرو افتاده و يكدست،
سپيد چادر شبي، برسينه خاكي گشاده ست.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی